63edcfdc-4d7f-4e6b-be75-e5f59c61941d نگاهی به وضعیت مهاجران افغانستانی؛ با تمرکز بر خبرهای جنجالی اخیر

  • نگاهی به وضعیت مهاجران افغانستانی؛ با تمرکز بر خبرهای جنجالی اخیر
abstract

بحران حاصل از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، موجب شکل گرفتن موج مهاجرتی گسترده‌ای از این کشور به سمت ایران شده است. این موج پردامنه، ابعاد بین‌المللی سیاسی، اقتصادی، حقوقی، و اجتماعی پیچیده بسیاری را در بر دارد که آن‌طور که باید درک نشده است.

شوربختانه در چند هفته اخیر، شاهد شکل‌گیری موضع‌گیری‌های منفی بسیاری علیه اتباع افغانستانی، چه افرادی که اخیرا به صورت قانونی و غیرقانونی وارد کشور شدند و چه کسانی که از سال‌ها قبل در کشور ما اقامت داشتند، بودیم. جدا از ماهیت خود بحرانِ درونِ افغانستان، موردی که بیش از هر چیز به شکل‌گیری این جو منفی دامن زده، نه خود موضوع پناهندگی‌ها، بلکه جعل شایعات و پراکنشِ اخبار دروغینی بوده که کاملا مغرضانه و جهت‌‌دار توسط افراد خاصی ساخته و پرداخته شده و در فضای مجازی منتشر می‌شود. این محتوای مهندسی‌شده، به شکل گسترده‌ای توسط مردم عادی به اشتراک گذاشته می‌شود.

 

به نظر من، کلیت این اخبار جعلی را می‌توان در پنج ادعای دروغین خلاصه کرد:

 

۱. وضعیت حاکم بر کشور افغانستان به اندازه‌ای بحرانی نیست که توجیه‌کننده این شمار از مهاجرت باشد.

 

توضیح: این درست است که وضعیت هر کشور باید به نسبتِ سابقه تاریخی و سنت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش سنجیده بشود، اما وضعیت فعلی افغانستان حتی در مقایسه با استاندار‌دهای پیشین خود این کشور هم به هیچ عنوان «عادی» محسوب نمی‌شود. نیازهای ابتدایی جامعه با قدرت گرفتن طالبان به خطر افتاده است. ناتوانی امارت اسلامی در اداره کشور، و اقدامات سلبی طالبان بر اساس ایدئولوژی مذهبی، هر دو، در این زمینه نقش دارند. جدا از تعطیل شدن بسیاری از مشاغل، و جلوگیری از تحصیل دختران به بهانه مغایرت با شرع، تهیه غذا و دارو، به مخاطره افتاده و نبود امنیت غذایی، بسیاری از مردم را تهدید می‌کند به صورتی که تعداد قابل توجهی مرگ کودکان در اثر سوءتغذیه گزارش شده است.

 

هم‌چنین، طالبان که توسط پایگاه قومی پشتون حمایت می‌شود، با رفتاری که تنها می‌شود از آن با عنوان فاشیسم قومی یاد کرد، محل زندگی بسیاری از مردم از اقوام دیگر را مصادره کرده و صاحبان‌شان را مجبور به کوچ اجباری کرده است. افزون بر این، به دلیل تعطیل شدن حکومت قانون، هیچ‌گونه مبنای حقوقی برای برخورد با افراد در افغانستان وجود ندارد و مأموران امارت اسلامی، با سلیقه شخصی با شهروندان رفتار می‌کنند و حتی موارد زیادی از شکنجه و اعدام صحرایی گزارش شده است.

 

بنابراین، با توجه به آمارهای رسمی و غیررسمی موجود، روشن است که شرایط حداقلی زندگی در بسیاری از مناطق افغانستان به شدت نامطلوب است.

 

۲. ایران همیشه، خیلی فراتر از عرف بین‌المللی، از پناهندگان افغانستانی میزبانی کرده است.

 

توضیح: هر چند در مورد میزان پذیرندگی مردمی، بر خلاف تبلیغات هدفداری که می‌شود، این سخن درست است، اما حتی با در نظر گرفتن این‌که سیاست‌های مهاجرتی و پناهندگی هر کشور با توجه به امکانات مادی و مصالح ملی خودش تعیین می‌شود و استاندارد ثابتی در این زمینه وجود ندارد، بررسی دقیق وضعیت باشندگان تبعه افغانستان در ایران در چهل سال اخیر اصلا راضی‌کننده به نظر نمی‌رسد.

 

در قانون ما آمده، هر فردی با اقامت متوالی یا متناوب قانونی بیش از پنج سال در ایران، می‌تواند از مجوز اقامت دائم بهره‌مند بشود، اما واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد. مشکلات اقامتی و شهروندی، حتی در مورد نسل‌های جدید که پدر و مادری با تابعیت افغانستانی دارند که مدت‌هاست ساکنِ ایران هستند، وجود دارد. نمونه‌ای از بی‌توجهی به این قانون، دکتر نجیب مایل هروی، استاد ادبیات، است که بعد از سال‌ها خدمت به فرهنگ و ادبیات فارسی، به تازگی، و تنها بعد از این‌که پسر معلولش به نشانه اعتراض اقدام به خودسوزی کرد، توانست اقامت دائم خود و خانواده‌اش را دریافت کند.

 

افزون بر این، روشن است کسانی که دارای اجازه اقامت موقت هم هستند، باید دارای مجموعه‌ای حقوق ابتدایی باشند، که شوربختانه چنین چیزی هم وجود ندارد. حق داشتن سیم‌کارت و کارت اعتباری، بیمه و... مثال‌هایی از این خدمات ابتدایی هستند. حتی شنیده می‌شود فهرستی از مشاغل مجاز برای اتباع افغانستانی وجود دارد که فقط شامل شغل‌های سطح پایین، مثل رفتگری، خدمات شهری و عمرانی، کارگر ساختمانی و... است و چون قانون مؤثری هم درباره میزان دستمزد وجود ندارد، با پرداخت حداقل حقوق بدون پوشش بیمه، در عمل باب سوءاستفاده‌های به شدت تبعیض‌آمیز از اتباع افغانستانی را باز گذاشته شده است. کما این‌که در حال حاضر، درصد قابل‌توجهی از مشاغل سخت و طاقت‌فرسا در کشور ما توسط همین افراد انجام می‌گیرد به طوری‌که در صورت حذف آنها، اداره شهرهای بزرگ ما با مشکلاتی جدی رو‌به‌رو می‌شود.

 

بهره‌گیری از نیروهای افغانستانی در درگیری‌های عراق و سوریه علیه داعش، با وعده اعطای حق اقامت دائم هم نمونه بارز دیگری از سوءاستفاده از مهاجران افغانستانی است.

 

۳. پناهندگان افغانستانی عمدتا دارای عقاید تکفیری شبه‌داعشی هستند، و همیشه منشأ جرم و جنایت و قتل و تجاوز و... در کشور ما بوده‌اند.

 

توضیح: ممکن است مقداری از اندیشه‌های تکفیری در میانِ برخی از مهاجران غیرقانونی افغانستانی وجود داشته باشد، اما تعداد موارد اقدام‌های تروریستی در برابر حضور بیش از پنج میلیون نفری مردم این کشور در ایران بسیار ناچیز و نزدیک به صفر است. در مورد جرم و جنایت هم آماری بر اساس تعداد افراد بزه‌کار به ازای هر صد هزار نفر جمعیت برای هر کشور وجود دارد، که این آمار چیزی غیرعادی، و فراتر از میانگین‌های استاندارد را در مورد افرادی که اصالت افغانستانی دارند نشان نمی‌‌دهد. اما چون بزه‌کاری توسط فرد خارجی در افکار عمومی حساسیت خیلی بیشتری را برمی‌انگیزد و طبیعی هم هست، این‌طور به نظر می‌آید که خارجی‌ها استعداد ارتکاب جرم بالاتری را دارند. این تصور عامیانه با واقعیت هم‌خوانی ندارد.

 

۴. در چند ماه اخیر تعداد زیادی از اتباع افغانستان به صورت قانونی به ایران آمدند و در حال حاضر بیش از هشت میلیون نفر از آن‌ها در ایران حضور دارند. 

 

توضیح: آمار رسمی از حضور بیش از پنج میلیون نفر از شهروندان افغانستان در ایران حکایت دارد که باید در نظر داشت این تعداد شامل همه کسانی که از حدود چهل سال قبل به ایران آمدند و دارای اقامت هستند هم می‌شود. تعداد زیادی از مهاجران ماه‌های اخیر، به صورت غیرقانونی وارد شده‌اند و بدیهی است که دستگیر و اخراج می‌شوند. به کسی که دارای اقامت دائم یا موقت قانونی نباشد اجازه حضور در کشور داده نمی‌شود. گفتنی است، در چهل سال اخیر، ما با سه موج بزرگ مهاجرتی از افغانستان مواجه بودیم که هر سه به هنگام بحران‌های اساسی و بزرگی - حمله نظامی شوروی به این کشور، به قدرت رسیدن طالبان و بازگشت دوباره طالبان به قدرت پس از خروج نیروهای آمریکایی - رخ داده است.

 

۵. در چند هفته گذشته، موارد زیادی از قتل و تجاوز، تهدید و هراس‌افکنی، و شورش‌های سازماندهی شده توسط مهاجران افغانستانی صورت گرفته است. 

 

توضیح: غیر از مورد حمله مشهد در حرم امام رضا(ع)، که انفرادی و با انگیزه‌های شخصی صورت گرفته، عمده اخبار این‌چنینی یا به کل دروغ و ساخته و پرداخته افراد مغرض است یا مربوط به روزهای اخیر نبوده، بلکه به شکل هدفمندی به منظور پدید آوردن فضای نفرت ساختگی بین مردم دو کشور جمع‌آوری شده است تا با تاکتیک بمباران خبری، افکار عمومی را تحریک نماید. شوربختانه، شکل گرفتن وحشت عمومی حاصل از این اخبار، و ساده بودن امکان اشتراک‌گذاری‌شان به وسیله شبکه‌های اجتماعی، باعث شده تا این افراد غرض‌ورز در رسیدن به اهداف خودشان، تا حد زیادی، موفق باشند.

 

سخن آخر:

روشن است که جرم و جنایت، پدیده‌ای مربوط به حوزه فردی است و نمی‌شود مجموعه افراد متعلق به یک گروه اجتماعی خاص را بابت جرم یک یا چند نفر متهم کرد. از همه اینا هم که بگذریم، باید به خاطر داشته باشیم که اتباع افغانستانی، همزبان و هم‌تبار ما هستند، و ما از پیشینه تاریخی و فرهنگی مشترک با هم برخوردار هستیم و همگی سرنوشت مشترکی داریم. ما هزاران سال بدون هیچ مشکلی در کنار هم زندگی کردیم و فکر نمی‌کنم تقریبا هیچ‌کدام از ما، خاطره تلخی در ارتباط با یک افغانستانی مقیم ایران در طول زندگی‌مان داشته باشیم.

 

بنابراین امروز هم خیلی مهم است که بیش از هر زمان دیگری نسبت‌ به نقشه‌های تفرقه‌افکنانه که موجودیت کشور، سرزمین و به‌ویژه حوزه تمدنی ما را نشانه گرفته است، هوشیار باشیم. این مهم، جز با برخورد خویشتن‌دارانه و آگاهانه در برابر این اخبار دروغ و دست‌کاری‌شده امکان‌پذیر نیست. بنابراین بیاییم پیش خودمان قرار بگذاریم که از به‌اشتراک‌گذاری کورکورانه چنین محتواهایی در فضای مجازی خودداری کنیم، چرا که این کار، بازی کردن در زمین بازی دشمنان این مرز و بوم، و در راستای اهداف شومی است که دنبال می‌کنند؛ نقشه‌ای که با آگاهی و هوشیاری یکایک ما مانند همیشه نقش بر آب خواهد شد.

 

 

شهروز طوسی

هموند شورای مرکزی انجمن افراز

چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱

واژگان کلیدی

دیدگاه خود را بنویسید